سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سر سودا

 

 

نوری پنهان در حقیقت خویش...

 

یک الف بعد هم سه تا نقطه؛

محمّد(ص) واپسین چکامه دیوان سرمدی است. براستی که محمّد (ص) عظمت خود را وامدار بندگی خداست.                     

محمّد(ص) حاصل طواف است، حاصل بندگی است تنها به اکسیر بندگی است که می توان این گونه بیکران بود . محمّد(ص) نوری است که می تواند در حقیقت خود چنان بدیع و تازه باشد که پرتوهایی همانند خویش بیافریند..

 


نور

 


واژه های کلیدی : طواف، چکامه، سرمدی، عظمت، اکسیر، بندگی، بدیع، پرتو...

سه شنبه 93 دی 30

نظر:‍



آسمانی در کنج دلم...

 

به من نگاه کن، تا آسمان بریزد در کنج دلم، تا هزار خورشید از سینه ام جوانه بزند و برود تا خود خدا...

نگاه کن به این چشم ها که در انتظار رویش رویاست که به استقبال آمدنت تمام آسمان نگاه شده است.

این چشم ها به خاظر تو بیدار مانده اند و تمام خواب های زندگی شان را در بیداری دیده اند

و رفته اند تا دنیایی که تو در گوشم زمزمه کرده ای.

من نمی دانم از کدام سمت، با کدام آفتاب ، از کدام مشرق طلوع کرده ای، ولی از تو می خواهم

سرا پا چشم شوی و نگاه کنی به من، به چشم های من که حتی در تمام فصل های نیامده هم

بارانیت بوده اند مثل همین دیروزهای خیس که رفته اند و گم شده اند در غبار، در مه، در گردباد...

امروز چشم گشودی ، آمدی با دلی که دستی بر آب دارد و دستی بر آسمان.

امروز به خانه ی دلم آمده ای، به خانه ات خوش آمدی، این را دلم می گوید که همیشه برایت تنگ است.

مرا ببخش این خانه کوچک است امّا گرم است ، امّا مال خودت است، امّا انتظارت را می کشد،

این خانه به اندازه ی آسمان نیست ولی به اندازه دلمان وسعت دارد ، این خانه، خانه ی توست

و این دل تنها برای تو می تپد...

تولدت مبارک...

 

sky

 

 


واژه های کلیدی : انتظار، خدا، دل، طلوع، آفتاب، کنج دلم، رویش، زمزمه، فصل، گردباد، می تپد...

چهارشنبه 93 آذر 19

نظر:‍



از قبیله و برای قبیله...

 

 

یک الف بعد هم سه تا نقطه؛

محرّم آمده است و ما این روزها از خودمان گریسته ایم تا خدا، تا آنجا که دلمان را نذر می کنیم برای پرندگانی که تا عاشورا اوج می گیرند و می روند تا 365 روز سال را فتح کنند. از خود ما گریسته ایم تا پشیمانی حُر و زمزمه می کنیم که " قرار بود عبیری، خدا شهیدت کند"...

محرّم آمده است تا ما دوباره بباریم، تا آب جلگه های پایین دست را حاصلخیزتر کند. و برای بهاری که در راه است ابر خواهیم شد که از قبیله می آییم و برای قبیله می باریم...

محرّم

 


واژه های کلیدی : بهار، عاشورا، محرّم، گریستن، قبیله، جلگه، حاصلخیزتر، نذر...

یکشنبه 93 آبان 4

نظر:‍



آن دورها درخت ها تهیدستند...

 

 

نزدیک تر بیا، نزدیک تر، آن دورها هوا سرد است، آن دورها قحطی پرواز است.آن دورها درختها تهیدستند.

نزدیک تر بیا تا با چشم های خودت ببینی که اینجا دری نیست که به کوچه آفتاب باز نشود.

بیا تا جاده ها زیر پای تو بخرامند، دو گام دیگر بهار در کیف مدرسه ات جوانه می زند و می دود تا فردا. بیا تا فردا با دست های تو ورق بخورد، تا فردا خورشید آسمان را از هر کجا که شروع می کند تنها بر شانه های تو فرود بیاید.

با تو مهربانی در "یار مهربانم" جا خوش می کند و باز هم مثل دو دو تا می شود چهار تا به اضافه ی لبخندی شیرین که دندان های افتاده ات را به نمایش می گذارد.

باز کن پنجره را، این سوی پنجره نور و نوازش است، این سوی پنجره درختانی در انتظارت به صف ایستاده اند که از خاک تا افلاک قد کشیده شده اند تا مأمن پرندگانی باشند که هراس در جانشان ریشه دوانده است.

این سوی پنجره بغل بغل منتظرت هستیم تا پا به پای هم برویم تا آنجا که "تصمیم های غلط کبرا" درست شده اند و "ریزعلی" بزرگ مردی شده است... 


کتاب 

 


واژه های کلیدی : قحطی پرواز، تهیدست، کوچه آفتاب، کیف مدرسه، نوازش، افلاک، تصمیم کبرا، ریزعلی...

سه شنبه 93 مهر 1

نظر:‍



آنجا که عشق ترانه می خواند...

 

 

یک الف بعد هم سه تا نقطه؛

لبخند می زنی و آفتاب توی دلم می ریزد ، نسیم تا سراسر وجودم می دود ، جانم جوانه می زند.

لبخند می زنی، حالا لب های تو مفاتیح الجنانی شده اند که شیرین زبانی همراه مادرزادشان است.

حالا آیه های چشمانت خواندنی است، حالا دیوار با سکوت سال ها فاصله دارد.

حالا پنجره ای باز، بدون شیشه، بدون نرده و پرده دلت را پرواز می دهد تا سرزمین پرندگان مهاجر تا آن سوی ابرهایی که نیامده می بارند و نباریده رودهای جوان را در سایه

 ابدی شان راه می اندازند تا بروند آنجایی که عشق ترانه می خواند.

تو با لبخندهایت برکت را می آوری این سوی دیوار، از دریچه  دلت...

 

پنجره

 


 


واژه های کلیدی : عشق، آفتاب، لبخند، نسیم، سکوت، ابر، رود، برکت...

سه شنبه 93 شهریور 18

نظر:‍



<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تمام لبخندهایم را نذر تو کرده ام...
مقبول ترین حج...
تقویم ها پیر می شوند...
دوریت چقدر نزدیک است...
کاش دیوارها پنجره بودند...
[عناوین آرشیوشده]
  •  RSS 
  •  Atom 

  • خانه


  • پست الکترونیک

  • پارسی بلاگ



  • کل بازدید: 130230
    بازدید امروز : 17
    بازدید دیروز : 57



    سرّسودا

    سرّسودا

    قلم؛ الهه ی الهام قلب بود و نوشتن؛ دمیدن روح در کلمات

    پیوندهای روزانه
    دانشگاه خوارزمی تهران [1]
    دانشکده زبان دانشگاه فردوسی مشهد
    دانشکده زبان دانشگاه شیراز
    دانشکده زبان دانشگاه اصفهان
    دانشکده زبان دانشگاه الزهرا [3]
    دانشکده زبان دانشگاه علم و صنعت [3]
    پیام نور-واحد تحصیلات تکمیلی [2]
    دانشگاه علامه طباطبایی [3]
    دانشکده زبان دانشگاه تهران [3]
    دانشکده زبانهای خارجی آزاد واحد تهران مرکز [1]
    ژورنال آموزش زبان [1]
    سازمان سنجش آموزش کشور [5]
    خبرگزاری ایسنا [99]
    [آرشیو(13)]

    مطالب بایگانی شده
    دی 90
    بهمن 90
    اسفند 90
    فروردین 91
    اردیبهشت 91
    خرداد 91
    تیر 91
    شهریور 91
    مهر 91
    آبان 91
    آذر 91
    بهمن 91
    دی 91
    اسفند 91
    فروردین 92
    اردیبهشت 92
    خرداد 92
    تیر 92
    شهریور 92
    آبان 92
    مهر 92
    آذر 92
    دی 92
    فروردین 93
    اسفند 92
    اردیبهشت 93
    خرداد 93
    تیر 93
    شهریور 93
    مرداد 93
    مهر 93
    آبان 93
    آذر 93
    بهمن 93
    دی 93
    اسفند 93
    فروردین 94
    خرداد 94
    اردیبهشت 94

    اشتراک در خبر نامه

     


    پیوند دوستان

     


    طرّه‏ آشفتگی
    سرّسودا در بلاگفا
    روزهای‏ عاشقی
    دریچه ای به سوی ملکوت
    فهرست موسیقی ایران
    گفتگوی هارمونیک
    همایون شجریان
    محمّدرضا شجریان
    زبان شناسی همگانی
    از زبانشناسی تا نشانه شناسی
    پایگاه اطلاعات علمی
    اخبار تخصصی
    پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران